سلام به دوستان عزیز... این اولین فعالیت من به عنوان همکار در بلاگ مصاحبه هست... امیدوارم این مصاحبه بتونه برای شما جالب توجه باشه... این بار به سراغ بلاگ باد صبا رفتیم... بلاگی که سیاوش برهان عزیز اون رو مینویسه...
سیاوش میگه: "فکر کنم سکوت به بغض نزدیکتر باشه تا فریاد"
ضمن سلام به سیاوش عزیز و سپاس بابت اینکه دعوت ما رو قبول کردی...
سیاوش جان لطفا خودت رو معرفی کن و بگو از کی شروع به نوشتن وبلاگ کردی؟
به نام خدا. سیاوش برهان هستم. سی و چهار سالمه و اهل سیرجانم. از سال 74 که دانشگاه قبول شدم اومدم تهران و بعد از دوره فوق و کار و ازدواج همینجا موندگار شدم. از سال 81 با همراه و همسفر زندگی رو ادامه میدم و از سال 84 هم یه دختر کوچولو به اسم صبا به جمع ما اضافه شد.
اولین نوشته وبلاگم رو پنجم خرداد سال 86 توی وبلاگم نوشتم. روزی که ((صبا)) دو ساله شد. یعنی به عبارت دیگه تولد ((صبا)) و ((باد صبا)) دقیقا توی یه روز هست. البته باد صبا 2 سال از صبا کوچکتره. البته قبل از اون هم وبلاگ می خوندم و تصمیم داشتم که خودم هم بنویسم تا اینکه توی این روز باد صبا متولد شد.
باد صبا. چرا این اسم رو برای بلاگت انتخاب کردی؟
از سالهای پیش با عبارت ((باد صبا)) در شعر های حافظ و دیگر شاعران آشنا بودم. عبارت قشنگی است و معنی دوست داشتنی ای دارد. یک فیلم مستند هم چند سال پیش از تلویزیون پخش شد به نام ((باد صبا)) ساخته آلبر لاموریس مستند ساز بزرگ فرانسوی. از اون فیلم هم خیلی خوشم اومد تا اینکه چند سال بعد هم کوچولویمان متولد شد و اسم ایشان را هم صبا گذاشتیم. همه اینها باعث شد که نام وبلاگم را باد صبا بگذارم. چون دوست داشتم حسی که با نام وبلاگم به خواننده ها منتقل می شود حس دوستی باشد.
اون موقع که شروع به نوشتن وبلاگ کردی، آیا پی هدف خاصی بودی یا فقط برای اینکه تجربه تازه ای رو داشته باشی شروع کردی؟
بهتره برای این پرسش برم سراغ آشنایی خودم با وبلاگ. من از سال 74 تا سال 81 ساکن خوابگاه دانشگاه بودم. خیلی دوران خوبی بود و دوستان صمیمی و خوبی داشتم و دارم. آخرین ترمی که من در خوابگاه بودم دوست بزرگوار دیگری هم با ما هم اتاق بود که بعد از دفاع از پایان نامه اش از ما خداحافظی کرد و خوابگاه را ترک کرد. موقع خداحافظی علاوه بر شماره تلفن و آدرس ایمیل آدرس دیگری هم به ما داد و گفت این هم آدرس وبلاگم. من که تا اونموقع نمی دونستم وبلاگ چیه فکر کردم با داشتن آدرس ایمیل دیگه وبلاگ توجیهی نداره.
چند روز بعد به کمک اون آدرس به اون وبلاگ سر زدم خیلی خوشم اومد. احساس کردم همان چیزی است که به کمک آن می شود دلنوشته ها را در اختیار دیگران هم گذاشت. کم کم با وبلاگهای دیگری هم آشنا شدم و مرتب سر میزدم و در بحث کامنتها هم شرکت می کردم. این باعث شد که کم کم حس کنم لازمه خودم هم محیطی داشته باشم که راحت تر بتونم حرف هام رو بزنم. چیزی شبیه مقاله نوشتن در مجله ها و روزنامه ها. اما خب کار روزنامه و مجله کمی تخصصی بود و سنخیتی با کار من نداشت. این بود که بعد از چند سال وبلاگ خوانی وبلاگ خودم را هم راه انداختم. و میشه گفت هدف خاصم همان داشتن وبلاگ بود. داشتن جایی برای گفتن و نوشتن و ارتباط با دوستان در فضای مجازی.
میخوام بدونم که آیا بهش رسیدی یا نه؟
همونطور که گفتم یکی از اهداف اصلی من همون داشتن یه رسانه خصوصی بود که بهش رسیدم. البته وبلاگ من در مقایسه با وبلاگهایی که چند هزار نفر در روز خواننده دارند اصلا وبلاگ معروف و پر خواننده ای نیست. اما کاملا از اینکه همین تعداد خواننده هم در جاهای مختلف دنیا به اینجا سر می زنند خیلی راضی ام. یکی از اهدافم هم این بوده که بتونم در مورد موضوعی اضهار نظر کنم که وبلاگم به من این امکان رو میده.
سیاوش بین قلم و کاغذ، کیبورد و مانیتور کدومش رو ترجیح میدی؟
طبیعیه که کاغذ و قلم حس نوستالژیکتری داره. اینو توی دریافت نامه های کاغذی هنوز هم میشه حس کرد. اما به خاطر سرعت و راحتی من مانیتور و کیبور رو ترجیح میدم. البته یه دلیل دیگه هم داره. از همون سالهای دبستان یادمه که من بد خط و نا منظم می نوشتم ولی الان به کمک نرم افزار های تایپ میشه خیلی مرتب و تمیز نوشت و این یکی از دلایل استقبال من از مانیتور و کیبورده.
سیاوش جان وبلاگت رو که میخونیم هم نثر میبینیم هم نظم میبینیم. دوست دارم بدونم توی وبلاگت بیشتر چه چیزی مینویسی؟ یا اینکه دلت میخواد راجع به چه چیزهایی بیشتر بنویسی؟
راستش فکر کنم سوال سختی باشه چون خیلی قاطی پاطی می نویسم. میشه گفت خیلی از نوشته هام خاطرات قدیم هستند. بعضی از نوشته هام هم شعر های قشنگی هستند از شاعران خوب کشور که دوست دارم خواننده های وبلاگم هم اونا رو بخونن و لذت ببرند. بعضی ها هم دلنوشته هستند. احساسات تلخ یا شیرین متناسب با روزگار. بعضی ها هم موضعگیری ها و اظهار نظر های مختلف در مورد موضوعات مختلفی پیش می آیند. بعضی هایشان هم اصطلاحا روزنوشت هستند. یعنی وقایع روزانه که کم کم این نوع نوشته های وبلاگی در بین خواننده های وبلاگ طرفداران بیشتری پیدا می کند.
از بین این همه سرویس دهنده های وبلاگ، چرا پرشین بلاگ؟
همونطور که گفتم آشنایی من با وبلاگ در سال 81 به کمک وبلاگ دوستم بود (وبلاگ بهشت دل) که از سایت پرشین بلاگ استفاده می کند. خوشبختانه هنوز هم می نویسد و فکر کنم یکی از قدیمیترین وبلاگهای فارسی باشد. آن موقع فکر کنم در بین سایتهای ایرانی فقط سایت پرشین بلاگ خدمات وبلاگ داشت. به علاوه پرشین بلاگ محیط صمیمی و دوستانه ای دارد و من هم از خدمات این سایت استفاده می کنم. لازم است از همه بزرگوارانی که در این سایت فعالیت می کنند و زحمت می کشند که ما بتوانیم به طور مجانی از چنین خدمات خوبی استفاده کنیم تشکر کنم.
به نظرت بیشتر کدوم مهمه؟ اینکه خودت از نوشتن لذت بیشتری ببری یا مخاطب وبلاگت از نوشته هات لذت ببرند؟
فکر کنم برای اکثر وبلاگ نویس ها علاقه خودشون به وبلاگ نویسی باعث نوشتن میشه. من هم همینطور. اما باید این رو هم اضافه کنم که برای من خیلی مهمه که خواننده ها از نوشته ام خوششون بیاد. چند باری هم که چنین نبوده و نوشته تلخی بوده و یا خواننده ها ناراحت شدند خودم هم ناراحت شدم و یا اینکه در پی نوشتها ازشون عذر خواهی کردم.
دلم میخواد بدونم هر چند وقت یه بار بلاگت رو به روز میکنی؟
این خیلی بستگی به کار و مشغله ها و حس و حال نوشتن داره. چند ماه اولی که وبلاگم رو راه انداخته بودم و خیلی شور و هیجان داشتم و کلی هم حرف روی دلم مونده بود شاید هفته ای 2 تا نوشته می ذاشتم. ولی بعد ها شد مثلا ماهی 2 نوشته. یه زمانی هم که نوشتن خیلی سخت شده بود و برام خیلی سخت بود که بنویسم. اما به هر ضرب و زوری بود دیگه از ماهی یک نوشته کمتر نشده. به خاطر اینکه دلم می خواست تقویم آرشیو وبلاگم کامل باشه. الان تقریبا ماهی سه تا نوشته می نویسم که البته دلم می خواد خیلی بیشتر از این باشه.
تا به حال شده کسی بدون اجازه نوشته هات رو توی بلاگش استفاده کنه؟
نه تا حالا نشده. چند باری به نوشته هام لینک داده شده. چند باری هم بعضی خواننده های گذری می خواستند از نوشته هام استفاده کنند و در فیسبوک یا وبلاگشون بنویسند که با ایمیل یا یادداشت از خودم پرسیدم و من هم با کمال میل پذیرفتم. از این نظر هیچ مشکلی نبوده. خیلی هم خوشحال شدم. چون اینطوری خواننده های بیشتری نوشته های منو می خونند.
تو زمینه وبلاگ و وبلاگ نویسی آیا اتفاق جالبی برات افتاده؟ یه چیزی تو مایه های خاطره.
توی خود وبلاگ نویسی خاطره خاصی پیش نیومده. البته توی یکی از جشنهای پرشین بلاگ (شهریور 89) شرکت کردم که خاطره خوبی بود. ولی بیشتر من از وبلاگم برای گفتن خاطره های دیگه ام استفاده کردم. البته آشنایی با دوستان جدید اتفاق جالبی بوده. چند تا از دوستان قدیمی هم که از من خبر نداشتند با جستجو و یافتن وبلاگم منو پیدا کردند که این هم خیلی برام جالب بود.
تو پرشین بلاگ، بهترین بلاگی که میشناسی رو بهمون معرفی میکنی؟
راستش وبلاگهای مشهور و پر خواننده ای توی مجموعه پرشین بلاگ هستند ولی من ترجیح میدم چند تا وبلاگ کم خواننده تر و میشه گفت گمنام رو معرفی می کنم. ولی دوست داشتنی و صمیم اند.
بهشت دل – یک ایرانی در آمریکا – پنجره خونه من – وبلاگوار و ...
البته این کار سختیه چون اسم همه رو نمیشه گفت. همه وبلاگهایی رو که لینکشون رو گذاشتم دوست دارم. کلی وبلاگ دیگه هم هستنند که سر می زنم ولی لینکشون رو نذاشتم. همه شون خوبند.
شده کسی برات کامنتی بزاره که باهاش بیشتر از همیشه ارتباط برقرار کنی؟ یادت هست برامون بنویسیش؟
وبلاگ من تا الان 174 تا نوشته داره بیش از 2500 تا یادداشت. به یاد آوردن کامنتها سخته. ولی واقعا از دیدن یادداشتها خیلی خوشحال میشم. حتی اگه یه نفر نظر مخالفی با من داشته باشه و نوشته من رو به چالش کشیده باشه باز هم دوست دارم چنین یادداشتهایی برای نوشته هایم گذاشته شود.
یادمه یکی از کامنتها بود که یه نفر به سختی به من اعتراض کرده بود و خودم و نوشته ام رو زیر سوال برده بود. میشه گفت لحن تندی داشت. اما بعد از چند تا پاسخ و رد و بدل شدن یادداشت سو تفاهم ها رفع شد و ایشان شد یکی از دوستان وبلاگی من
نقطه ایده آل وبلاگت چیه سیاوش جان؟ آیا دوست داری وبلاگت رو تا کجا بالا ببری؟
همینجا که هست خوبه. بالا رفتن خطرناکه ممکنه بخورم زمین. البته شوخی کردم. من از کودکی یکی از تفریحاتم از درخت بالا رفتن بوده و هست.
بعضی وقتا دوست دارم وبلاگم خیلی پر خواننده تر باشه. مثلا وقتی که برای یه نوشته وقت میذارم و تحقیق و جستجو می کنم و بعد از فکر و تلاش نوشته ام رو می نویسم و بعد از چند روز می بینم توجهی به نوشته ام نشده حسرت می خورم که کاش وبلاگم پر خواننده تر بود.
اما در کل از وبلاگم راضیم. بیشتر از بالا رفتن وبلاگ خودم دوست دارم دیگران وبلاگ داشته باشند. خیلی ها را تشویق به نوشتن کرده ام. خیلی از دوستان و آشنایان را دیده ام که افکار جالب و مفیدی دارند اما امکان در میان گذاشتن افکارشان با دیگران وجود ندارد. خوشبختانه تا به حال چند نفر از اقوام و دوستان به این امر مشغول شده اند. از جمله همسرم و پدرم و برادرم یکسالی هست که وبلاگ می نویسند.
از صفر تا بیست به وبلاگت چه نمره ای میدی؟
خب نمره بیست که دوست داشتنی تره ولی فکر کنم نمره 16 براش بهتر باشه. دلیل خاصی هم نداره.
فکر میکنی تو وبلاگت، چه چیزی مخاطبت رو به خودش جذب میکنه؟
این رو خواننده ها بهتر می تونن بگن. ولی فکر کنم بعضی خاطرات بامزه قدیمی برای خواننده ها جالب باشه. همچنین اشتراک نظر من و خواننده ها ممکنه عاملی باشه که بعضی دوستان به طور دائم سر می زنند. ضمنا بعضی کار های تحقیقاتی که در مورد موضوعات تاریخی یا علمی انجام داده بودم و نتیجه شو توی وبلاگم گذاشته بودم خیلی مورد توجه بعضی دوستان واقع شد.
آیا فکر میکنی یک روزی وبلاگ نویسی رو تموم میکنی؟
نه اصلا دوست ندارم چنین اتفاقی بیفته. هر چند بعضی وقتا نوشتن خیلی سخته. ولی دوست دارم تا زنده ام و تا وقتی امکانات وبلاگ و اینترنت در دنیا وجود داره من وبلاگ نوشتن رو ادامه بدم. بعد از خودم هم دوست دارم این وبلاگ ادامه پیدا کنه. البته خوشبختانه آرشیو وبلاگ میتونه باقی بمونه حتی اگه نوشته جدید اضافه نشه. از تکنولوژی های آینده که خبر ندارم. ولی ترجیح میدم همین وبلاگ ادامه پیدا کنه. ممکنه روش اتصال به اینترنت و سرعتش و خیلی چیزای دیگه در آینده تغییر کنه. اما دوست دارم این وبلاگ بمونه.
الان توی پرشین بلاگ مینویسی. پرشین بلاگ چه کاری رو انجام بده که بهتر و بهتر بشه و چه کاری رو انجام نده بهتره به نظرت؟
الان امکانات پرشین بلاگ خوبه و من راضی هستم. ولی قبلا روی صفحه اول پرشین بلاگ اطلاعات بیشتری بود. مثل پرخواننده ترین وبلاگ ها، محبوبترین وبلاگها و غیره معرفی می شد که الان نیست. ضمنا تقسیم بندی وبلاگها بر حسب موضوع قبلا وجود داشت که الان فقط بر حسب کلمات کلیدی این تقسیم بندی وجود داره. به عنوان مثال تقسیم بندی سایت بلاگفا کاملتر و دقیق تره.
ضمنا نه برای وبلاگ نویسی بلکه برای کار تحقیقاتی کسب اطلاعات از پرشین بلاگ خیلی سخته. موضوع پایان نامه من مقایسه رفتار وبلاگنویسان ایران و فرانسه بود. توی صفحه اول سایتهای وبلاگ فرانسوی عمدتا اطلاعات آماری کاملی مثل تعداد وبلاگ، تعداد یادداشت و غیره وجود داره. اما اینجور آماری در پرشین بلاگ در دسترس همگان نیست.
در مورد کلمات زیر، یه عبارت کوتاه هر چیزی که به ذهنت میاد رو بگو لطفا.
خدا: مهربان و بزرگوار و همه خوبی ها
عشق: یک احساس زیبا
انسان: کرامت
خورشید: گرما، رشد، زندگی
باد صبا: سخنی از دوست
سیاوش: سعی می کنه بچه خوبی باشه
پرشین بلاگ: واسطه خیلی از دوستی ها
فیسبوک: وقت تلف کنی
شعر: بیان احساسات
قلم: یه سلاح دوست داشتنی
از سرزمین های شمالی: سرما، طبیعت زیبا، برف
آبی: سبز
سوالی که دوست داری ازت پرسیده بشه؟
همین سوال هایی که پرسیده بودید خوب بودند. ضمنا دوست داشتم بپرسید آیا توصیه ای هم به دیگران دارید یا نه و همچنین مشکلاتی که وبلاگ نویسی رو تهدید می کنه چیه؟
و حرف آخر:
اول از همه عزیزانی که از گذشته تا به حال برای توسعه زیرساختهای اینترنت در ایران زحمت کشیده اند تشکر می کنم. همچنین از شما و همه همکارانتون در پرشین بلاگ و دیگر سایتهای خدمات وبلاگ که خیلی برای رشد و توسعه وبلاگ نویسی در ایران زحمت کشیده اند تشکر می کنم و ممنونم که امکان این مصاحبه با من رو فراهم کردید. همچنین می خواستم پاسخی هم به سوالی که در آخر خودم نوشتم بنویسم.
وبلاگنویسی فعالیت دوست داشتنی و دلچسبی است اما متاسفانه مشکلاتی هم وجود دارد. یکی از بزرگترین آنها محدودیتهایی است برای کسانی که حدود اخلاقی و قاونی را رعایت می کنند اما در معرض خطر فیلترینگ هستند. به عنوان مثال با فیلتر کردن بلاگ اسپات به یکباره هزاران وبلاگ خوب فارسی هم فیلتر شدند. عزیزانی هم بودند در همین سایت های وبلاگ فعالیتهای بسیار سالمی انجام می دادند ولی متاسفانه به خاطر محدودیت ها و سو تفاهم های ایجاد شده سختی زیادی کشیدند. از این بابت خیلی متاسفم.
دو تا توصیه هم به خوانندگان وبلاگها داشتم. که اگر خودشون وبلاگ نمی نویسند نوشتن رو شروع کنند. شاید بشه گفت همونطور که آثار ادبی گذشتگان ما از مفاخر زبان و فرهنگ کشور ماست وبلاگ های ایرانی هم از نگهبانهای فرهنگ و زبان این مرز و بوم اند. وبلاگ مثل نماینده ای از انسانها در فضای مجازی است و هر چه نمایندگان بیشتری وجود داشته باشد این فرهنگ غنی تر به نسل بعد منتقل می شود.
توصیه دوم اینکه برای بهتر شناختن یک وبلاگ بهتره هم وبلاگ نویسان به نوشته های برتر خودشون ارجاع بدن و هم خوانندگان آرشیو وبلاگها رو هم مد نظر داشته باشند. معمولا مجله ها و روزنامه ها در صفحه اول یا فهرست مجله نوشته های برتر مجله رو معرفی می کنند اما با آخرین نوشته یک وبلاگ نمیشه کل وبلاگ رو شناخت.
در پایان باز هم از شما تشکر می کنم و براتون آرزوی موفقیت می کنم.
باز هم تشکر میکنم که دعوت ما رو قبول کردی... سالم، شاد و پیروز باشی..